252 روز

ساخت وبلاگ

از فصل اول سریال you اون قسمتی که بِک تو اتاق شیشه ای زندانی میشه و دچار ترس و وحشت هست، به صورت نمادین میتونم بگم منم تو اون اتاق شیشه ای هستم،هیچ ایده ای ندارم که کی زندانیم کرده و از چه زمانی تو اون اتاق هستم ولی اون ترس و وحشت بِک رو که باعث میشه برای نجات خودش دروغ بگه و نقش بازی کنه، این قسمتی هست که درباره ش فکر میکنم. 

کدوم رفتارهای من یه بازی دروغی هست که منو از اون اتاق نجات بده؟ میدونید اگر مدت زمان زيادی رو نقش بازی کرده باشی ممکنه خودت هم دچار اشتباه بشی که حقیقت کدومه

ترس من مثل بِک از مردن نیست، از گم کردن خودمه

و میدونی چه چیزی باعث وحشت می‌شه؟ اینکه به اتاق عادت کرده باشی 

میدونی باید بری ولی فقط به خاطر عادت نتونی مقدار نیروی لازمت رو به کار بگیری

یه چیز دیگه از این سریال، حتما شما هم بعضی جاها فکر کردید چقدر خوب میشد میتونستم رفتار خودمو از بیرون ببينم، خب تو بعضی فيلما میشه این رو ديد، من یکی از رفتارام که چک کردن مداوم اکانت امیر بود رو ديدم ، که البته خیلی وقته ترک کردم این رفتارو چون حس می کردم روانی شدم

و واقعا همین بود، این رفتار خیلی آزار دهنده ای هست شاید اون هیچوقت نفهمه که تو نگاهش میکردی و شاید بعضیا بگن خاصیت مجازی همینه ولی از بیرون اگر خودتو ببینی این دیگه دوست داشتن نیست فقط عدم اعتماده و خودآزاری. 

یه جورایی خوشحالم که قرار نیست اینکارو با هیچکس دیگه بکنم. 

174 روز...
ما را در سایت 174 روز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimrefe بازدید : 108 تاريخ : شنبه 16 فروردين 1399 ساعت: 6:26