165 روز

ساخت وبلاگ

سقوط - آلبرکامو - ترجمه شورانگیز فرخ

دوست عزیز،ثروت هنوز حکم برائت نیست،اما تعلیق حکم محکومیت است

و تحصیل آن همیشه به کار می آید.

از همه مهم تر آنکه حرف رفقایتان را،وقتی از شما میخواهند که با آنها صادق و صریح باشید

باور نکنید.آنها فقط امیدوارند که شما در تصور خوبی که از خویش دارند نگهشان دارید

و در عین حال این اطمینان اضافی را هم که از قول صراحت شما بیرون کشیده اند

توشه ی راهشان کنید.چگونه ممکن است که صراحت شرط دوستی قرار گیرد؟

شوق طلب کردن حقیقت،به هر قیمت که باشد،سودایی است که..........

این موضوع به حدی حقیقت دارد که ما به ندرت برای کسانی که از ما بهترند

راز دل می گوییم.حتی از محضرشان می گریزیم.در مقابل،بیشتر اوقات اسرار خودرا

نزد کسانی اعتراف می کنیم که به ما شباهت دارند و در ضعف ها و حقارت هایمان

شریکند.بنابراین ما نمیخواهیم خودمان را اصلاح کنیم یا بهتر شویم(....)نه از وقاحت

نصیب کافی برده ایم و نه از فضیلت.نه نیروی ارتکاب گناه داریم و نه قدرت اجرای ثواب.

همه ی فضایل من سکه هایی بودند که پشت آنها از رویشان جلای کمتری داشت.

طبیعی ترین تصور انسان،اندیشه ای که به سادگی به مخیله اش خطور میکند و گویی

از اعماق فطرتش سرچشمه می گیرد،تصور بی گناهی خویش است.

چیزی در میان بود سوای یقین به اینکه خود را هوشمندتر از همه کس می دانستم

.به علاوه این یقین عاری از اهمیت است،از آن رو که احمق های بسیاری هم آن را

حس می کنند.

راست است،من از هر نظر آسوده بودم،ولی در عین حال از هیچ چیز راضی نبودم.

هرشادی در من آرزوی شادی دیگر برمی انگیخت....

ما در همه چیز فقط تقریبا هستیم!

بالاتر از دیگران زیستن هنوز تنها راهی است برای اینکه اکثر مردم انسان را ببینند

و به او احترام بگذراند.

من از سرشت خودم لذت می بردم،و ما همه می دانیم که خوشبختی جز این نیست.


پی نوشت : جدیدا از رنگ پس زمینه خوشم اومده،اگه با رنگاش اذیت شدید

بر من ببخشایید.

174 روز...
ما را در سایت 174 روز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimrefe بازدید : 84 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 17:55