174 روز

ساخت وبلاگ
 از اون روزاست که خیلی اجباری میخوام بنویسم

کلی فکر می کنم که چی بنویسم که شاید بعد از چند ماه اگر خوندمش،خوندنش

حس خوبی بهم بده یا خاطرات خوبی که فراموش کردم رو یادم بیاره

اتفاقات زیادی افتاده برام، شاید مهم ترینش خاله شدنم باشه :))

هر چند کوچولومون هنوز به دنیا نیومده ولی از همین الان هم براش برنامه دارم

دیگه اینکه امروز داشتم پروفایل هارو تو تلگرام نگاه می کردم،یکی از دوستای دوره راهنمایی

تا دانشگاهم ازدواج کرده، دوست داشتم بهش تبریک بگم، خیلی براش خوشحالم

با اینکه استقلالی بود ولی دوسش دارم و از اون دست آدمایی هست که دلم میخواد

بازم ببینمش، ولی تبریک نگفتم :| نمیدونم خب فکر کردم شاید به نظر فضولی بیاد

ولی بالاخره تا آخر امروز بهش تبریک میگم

الان تو خوابگاهم، به حرفی که سال قبل به ابجیم زدم فکر می کنم،دلم نمیخواد دوباره

اون حرف رو تکرارش کنم،بی معرفتی بود ولی میشه گفت کاملا از اینکه به چیزی که میخواستم

رسیدم راضیم و کاش سال های دیگه هم به نحو خوبی برام اتفاق بیفته.

174 روز...
ما را در سایت 174 روز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimrefe بازدید : 94 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 17:55